و هنوز هم در انتظار فرج خود و بریدن از نفس تا پرواز به سوی عرش خدا

می گویند که عرش خدا در زمین است،آری آری عرش خدا در زمین است


مدتی هست که ضریحت را تازه کردند و جامه ای نو برایت آورده اند، ولی هیچ ضریح و تکه آهن طلا کاری شده ای جای آن که مادرت بافت را نمی گیرد. حسین جان برای تولدت پیرهن گرفتم اما شرم می کنم از مادرت...
چه کشید آن ضریح قدیمیت وقت جدایی
من همین جا زیارتت می کنم و دلم را بر مشبک های ضریحت قفل می کنم
السلام علی الحسین
وعلی غلی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین

منتظرم....در انتظار آمدن فرزندی از فرزندان زهرا(س)
کربلای من همان است که وعده ی آمدنش را داده ای.همان که پرچم یا لثارات الحسین بر دوش دارد و قصد انتقام از اهل کفری که جامه ی اسلام را بر تن کرده اند دارد.........و آن کوچه...و آن فدک...از کسانی که شما را خیلی وقت پیش از کربلا شهید کرد.
به شرفم قسم تا پای جان پای هدفم خواهم ماند.وهرچه دارم به پای حسین زمانم خواهم ریخت
و ای کربلا
چه بد مهمانداری کردی ای زمین...

داداشای گلم دعام کنید...