بعد رفتن گوشواره ها، حاصل من کبودیه
روسریم روی سر دخترک یهودیه
از خیمه ها، همین که تو رفتی سفر منو زدن
نبودی چطوری پدر منو زدن
نبودی میان گذز منو زدن....
منوی اصلی
طبقه بندی موضوعی
-
دلنوشته ها
(۹) -
نشریه بیرق
(۲) -
نواها
(۱) -
اشعار
(۱)
خلاصه آمار
کلمات کلیدی
بایگانی
- ارديبهشت ۱۳۹۴(۳)
- فروردين ۱۳۹۴(۱)
- آذر ۱۳۹۳(۲)
- مهر ۱۳۹۳(۲)
- شهریور ۱۳۹۳(۲)
- مرداد ۱۳۹۳(۱)
- تیر ۱۳۹۳(۹)
- اسفند ۱۳۹۲(۱)
- بهمن ۱۳۹۲(۵)
- دی ۱۳۹۲(۵)
- آذر ۱۳۹۲(۲)
- آبان ۱۳۹۲(۳)
- مهر ۱۳۹۲(۳)
- شهریور ۱۳۹۲(۹)
- مرداد ۱۳۹۲(۷)
- تیر ۱۳۹۲(۴)
- خرداد ۱۳۹۲(۱۰)
- ارديبهشت ۱۳۹۲(۷)
- فروردين ۱۳۹۲(۱۱)
آخرین مطلب
-
۹۴/۰۲/۱۵گریه
-
۹۴/۰۲/۱۳پرسه در مه
-
۹۴/۰۲/۰۱پرسه در خیال
-
۹۴/۰۱/۳۰به تو می اندیشم...
-
۹۳/۰۹/۰۳ولایت خورشید2
-
۹۳/۰۹/۰۳ولایت خورشید
-
۹۳/۰۷/۳۰عروج عمار
-
۹۳/۰۷/۲۹بیانیه هیئت ثارالله رهروان امام و شهدا زنجان
-
۹۳/۰۶/۲۴نوای حاج مهدی رسولی با موضوع رهبری( لبیک یا علمدار)
-
۹۳/۰۶/۲۴شماره شانزدهم نشریه بیرق
پیوندهای روزانه
بود نام او هر زمان محترم
که افراشته در دل ما عَلم