بسم الله الرحمن الرحیم

دوباره شروع شد
بعد یه مدت تقریبا طولانی و نبودن تو فضای مجازی تصمیم گرفتم با یک وبلاگ دیگه شروع به کار کنم.
نسیم ولایت شده (ولایتِ جان)
ولایت عشق، ولایت دوست
آغازی نو
 
گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری! کو دل پر طاقتی؟

شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی

تا نسیم از شرح عشقم با خبر شد مست شد
غنچه ای در باد پرپر شد ولی کو غیرتی؟

گریه می کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند
دور باد از خرمن ایمان عاشق آفتی

روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی

بس که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی

من کجا و جرات بوسیدن لب های تو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی

فاضل نظری