تخیلات ذهنی یک تازه به دوران رسیده!

امام الرئوف


نفس آلوده سگی از در کوی تو گذری کرد
گذر خویش به کوی تو به یادم افتاد...

۱۲ دی ۹۲ ، ۰۸:۱۳ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی

خورشید خرابه

بعد رفتن گوشواره ها، حاصل من کبودیه

روسریم روی سر دخترک یهودیه


از خیمه ها، همین که تو رفتی سفر منو زدن

نبودی چطوری پدر منو زدن

نبودی میان گذز منو زدن....

۱۷ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی

حرمت الحسین...


26محرم الحرام سال 1435 هجری قمری است و چند روز بیشتر تا پایان این ماه پر شرر و عاشق نمانده است. تمامی ملائک در غم دردانه ی خدا گریانند و این فرشته ی فطرس است که تمامی سلام ها را در زیارت عاشورا، سلام قبل از نماز و همه ی سلام هایی که از دل ساتع می شود را به اباعبدا... الحسین(ع) میرساند و او نیز خادمی خود را به ارباب سرجدا ابراز می کند. زمینیان دهه ی اول محرم را مخلصانه عزادار بوده اند و هرچه به عاشورا نزدیک می شدیم سیل عاشقان اهل بیت(ع) بیشتر می شد و مردم بی قرار تر از همیشه گویی که به دنبال گمشده ای هستند، به هیئات مذهبی پناه می آوردند و زیر خیمه ی سیاه حضرت مادر(س) با ارباب شان عشق بازی می کردند.

اما گذشت و کاروان به دهه ی دوم رسید و دیدیم که آن شور و اشتیاق دهه ی اول در مردم پدیدار نشد، آن آتشفشان چشم ها خشک شد و آن زخم تازه سر باز کرده در قلب ها التیام یافت.اما اگر بگوییم که در دهه ی دوم به مصیبت عظمایی رسیده ایم، سخن گزافی نگفته ایم. مصیبتی که امام زمان(عج) فرموده اند که در گریه بر این مصیبت، اگر اشک م تمام شد خون گریه خواهم کرد.(1) مصیبت اسارت ام المصائب، حضرت زینب کبری(س). اما دریغ که در محیط اطرافمان بیرق های عزا پایین آمد، پرچم های سیاه در چشمان مردم رنگ باخت و به جای صدای عزاداری،صدای تبل و دهل و تنبک در گوش ها طنین انداز شد! صدای هلهله و کف بلند شد بی آنکه یادمان بیافتد آن صدای کف و هلهله ای که هنگام زمین خوردن اباالفضل العباس(ع) به هوا رفت. حرمت ها شکسته شد و در مقابل چشمان صاحب عزا حضرت امام مهدی(عج) مصیبت های راه کاروان و امام سجاد(ع) و آن سه ساله به فراموشی سپرده شد. خیزرانی که به هوا رفت و بر بوسه گاه حضرت خاتم الانبیاء(ص) فرود آمد، دیده نشد و دوباره سرگرم زندگی خود شدیم، انگار نه انگار خانی آمده و خانی رفته است. البته با معرفتان آخرت بینی هستند که بی اعتنا به این بی حرمتی ها و بدون اینکه بر "من"شان تاثیری داشته باشد، با کاروان عشق به کوفه و شام و مدینه می روند. به یاد امام زمان شان هستند و فراموش نکردند که مهر تایید تمامی عزاداری ها و آن اشک چشم ها به دست صاحب عصر(عج) است، و نه تنها در ماه محرم، بلکه در ماه صفر و دیگر ماه ها نیز مانند یک عاشق دلخسته، گدای این خانه ی پر برکت می شوند و در همه ی کارهایشان توسل به این خانه را فراموش نمی کنند. باید گفت که ماه محرم را نباید به یک دهه ی اول که در اواخر آن هم به میعادگاه عشق نزدیک می شویم، محدود کرد. به یاد داشته باشیم که اربعینی نیز باقی است. مگر این نیست که در عزای مرگ شخصی از خانواده و فامیل، تا چهلمش جامه ی سیاه بر تن می کنیم؟ پس چرا در این مصیبتی که امام حسن(ع) فرمودند: لا یوم کیومک یا اباعبدا... (هیچ روزی روز تو نمی شود یا اباعبدا...)، همین که سه روز از شهادت سیدالشهدا(ع) می گذرد همچون رسانه ها رنگ عشق می بازیم و همه چیز فراموشمان می شود؟ این عشق باید همیشه در دل شیعیان شعله ور باشد و با هیچ آبی خاموش نشود.

ان شاءا...

۰۹ آذر ۹۲ ، ۰۹:۰۲ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی

از حرم تا قتله گه

بو نه عالم ده حسین


...سن یارالی...


...من یارالی...

۲۲ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی

راه سرخ


بوی خاک کربلا به مشام رسیده است...

اینک به میعاد گاه عشق نزدیک شده اند. گویی که هنوز که نیزه ای بلند نشده و دستان بلندی بر زمین نیفتاده، این خاک خون گریه کرده است. کاروانی که دو سوم از اشتران آن عطر یاس بر پشت داشتند، ولی این بوی خون بود که احساس می شد. خیمه ها برپا شد و اباعبدالله الحسین(ع) قلب تپنده ی این اخیام است....

عجب. هفتاد و دو نفر در مقابل سپاهی که چند هزار نفر از آن سنگ انداز هستند. ای وای..........

سوال های سه ساله ای از پدرش که سپاهت کجاست بابا... کجایند آن یل مردان همیشه زنده ی تاریخ. و جوابی حیرت انگیز که علمدار..........................................................

پسر سوم زهرا(ع) چه تماشا داردـــــ...

۱۴ آبان ۹۲ ، ۰۸:۲۸ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی

یا لیتنا کنا معک...

......این چه رسمی ست، مردمانی که برای بیعت کردن با علی به آن هجوم آوردند در حالی که حکومت برای علی همانند آب دماغ بزی در کوهستان است، برای پسرش قد علم کنند و نیزه های بلند برای علمدارش بسازند. بازار شمشیرسازان آن شهر بی وفا رونق گرفته بود،وای بر تو ای شهر که برای کدام پیکار سلاح میسازی...

برای کاخ سبز شام که بهشتی ست در آن مغز های نیم گرمیتان؟یا برای بوزینه هایی که از منبر رسول الله(ص) بالا می روند؟ وای بر تو...

در میدان گه راز سر منشا هستی را که عالم دور او طواف می کند شهید کردید برای ملکی در ری که اگر نتوانید از گندم آن شهر بخورید جو که هست!!! وای بر شما... بیعت ها فرق می کند، در شام دست می دهند و در کربلا"دست".

شما چه کسانی هستید و در کدامین جبهه جان می دهید که فرزندانتان عروسک قاتل خون خدا را در کوچه پس کوچه ها می گردانند و به آن سنگ می زنند. به کدامین طرف؟ دیگر مهم نیست. مانند گرد غبار هایی که همسفر باد هستند و همیشه در چشم مبارزین می روند. سلاحتان جهل و سپرتان پوچی.

حال که در زمان خود هستیم مبادا به این فکر باشیم که اگر در کربلا بودیم جانمان را فدای حسین می کردیم و ... بعد هزار و چهارصد سال هنوز هم کربلا بر پاست و در تمام روز ها عصر عاشورا تکرار می شود. بسم الله.

همه ی ما در این وادی پر رمز و راز امتحان خواهیم شد. اگر حسین در کربلا باشد و تو نباشی، دیگر مهم نیست پای شراب یا در مجلس قرآن...

آنان که رفته اند حسینی کار کرده اند، آنان که ماندند باید زینبی باشند.

۱۰ آبان ۹۲ ، ۰۸:۴۱ ۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی

غیرت دینی


فطرت انسان همواره به دنبال خوبی هاست و یکی از دلایل مبارزه با جبهه ی باطل است، چه در خود و چه در اجتماع؛ وتمامی خصوصیات آدمی دا در خود جای داده است.از جمله غیرت. غیرت که در اصطلاح اجتماعی آن به معنی دفاع از مقدسات و باورهای ذهنی مانند وطن، دین، زن، فرزند و ... است، به خودی خود یک احساس مقدس الهی است که روحیاتی مانند سلحشوری را نیز به فرد عطا می کند.این حس در فضا های مختلف به صورت های متفاوتی ظهور می کند، در خانه ،اجتماع و فضاهای دیگر که البته همه از یک منشاء و یک نورند. در خانه به صورت محبت بدون قید و شرط به محارم به صورت های مختلف و در اجتماع به صورتی دیگر.غیرت در خانه مهم ترین نوع آن است.ابراز محبت به محارم با عث می شود که محارم به جست وجوی محبت ها و عشق های کزایی نا محرمان خارج خانه نباشد، که اگر باشد ضربه ی سنگینی به خود،خانواده و جامعه می زند.پس نمی شود گفت غیرت فقط نسبت به مقدسات است و دیگر هیچ! به فرموده ی رسول خاتم(ص)غیرت دینی از داخل خانه شروع می شود. در خانه با استفاده از کلمات کلیدی مثل سلام دادن،احترام گذاشتن و خواسته ها را با خواهش بیان کردن هم می شود محبت کرد. حزب اللهی هایی که دغدغه ی کار فرهنگی را دارند و در روضه ی حضرت سیدالشهدا(ع) خوب می بارند و برای حضرت زینب(س) رگ گردنشان باد می کند، ولی غیرت در خانه را رها کرده اند و اخلاقشان با محارمشان چنگی به دل نمی زند، نه تنها قدمی برای پیشرفت خود و جامعه نمی گذارند، بلکه خود نیز عقب گرد در حال حرکتند.رسول اکرم(ص) فرموده اند:نزدیک ترین شما به من خوش اخلاق ترین شماست.

۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۱:۳۴ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی

کریم



کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقام تو مدینه س ولی حرم نداره
۲۰ مهر ۹۲ ، ۱۶:۴۳ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی

امان نامه...

با ما باش در امان باش، سال 61 هجری...

با ما باش در امان باش، سال 2013 میلادی...

۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۹:۲۹ ۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی

نمی داند دل تنها میام جمع هم تنهاست...

به نام خدای هفت آسمان و پروردگار عرش عظیم

اگر کسی را نداشتی تا به او بیاندیشی، به آسمان بیاندیش،زیرا در آسمان کسی هست که مدام به تو می اندیشد.

نگاهت را به بیکران بدوز... به آبی آسمان که می بینی و می دانی که نیست؛  و خدا  که نمی بینی و می دانی که هست...

تراژدی فقط تنها بودن نیست، اگر نتوانی تنها باشی نیز خود یک تراژدیست؛ و چیزهایی هم هست بدتر از تنهایی ، امّا سال ها طول می کشد تا به این حرف برسی  و  معمولا وقتی می رسی که خیلی دیر شده است...

و هیچ چیز بدتر از خیلی دیر نیست...!  انتظار سخت است . فراموش کردن هم سخت است.

 امّا این که ندانی باید انتظار بکشی و یا فراموش کنی؟ از همه سخت تر است..! و درد زمانی خیلی درد است و دردناک می شود که نمی شود به کسی حالی اش کرد.

می توانی گریه کنی. نترس گریه نشانه ی ضعف تو  نیست، چه بسا  که نشانه ی زنده بودنست است..!

تو یادت نمی آید، روز ی که به دنیا آمدی  با همین گریه ات  نشان دادی که زنده ای...

اگر نگاهت رو به آسمان رفت، تنهایی ات زیاد بود،دردت نا گفتنی  و فراموش کردنش سخت شد.دلت شکست ، دستت که رو به آسمان رفت، لبت بسته و زبانت خاموش شد ، چشمه ی اشکت فرو ریخت و دلت فریاد کشید....

همان لحظه که با خدا حرف می زدی، مراهم پیشش یاد کن.

۳۰ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۰۴ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا کرمی